گردهمایی بزرگ حامیان مهندس قاسم میرزایی نیکو، تنها کاندیدای مورد حمایت ستاد ائتلاف فراگیر اصلاح‌طلبان در حوزه انتخابیه دماوند، فیروزکوه و رودهن با حضور مهندس مرتضی الویری، حاج اصغر نوروزی و با سخنرانی دکتر مصطفی خانزادی، بر اساس اعلام قبلی از ساعت 15 الی 17 در حسینیه محله فرامه دماوند برگزار شد.

گزارش لحظه‌ای این نشست:

 

دکتر خانزادی:

"الان که عیان است! حاجت به بیان نیست!! رفیقی گفت اگر خانزادی بیاید دیگر انتخابات معنا ندارد و تکلیف روشن است..."

پس اگر من امروز مهندس میرزایی را مطرح می کنم، بحث اصلاح طلبی نیست!!! بحث شخص مهندس میرزایی است؛ اخلاق، درس، جبهه و از همه مهم تر جسارت ایشان است!

این‌ها را می‌گویم که بدانند فردا نگویند میرزایی چنین و چنان! میرزایی عین ولایت فقیه است! من، میرزایی را از زمان طرح تحقیق و تفحص می‌شناسم و مردانگی ایشان و سرسپردگی‌شان به نظام از آن روز است! بارها به ایشان پیشنهاد رشوه شد! و حتی به خود من! پیشنهادی که با آن می‌شد شهر را خرید! اما من ماندم و ایشان در خدمت نظام؛ خانزادی آمده تا اتفاق تاریخی دیگری بیفتد!

من ده سال است که از دست این دوستان دلگیرم...

کنج عزلت نگزیدم؛ پستی نداشتم اما برای منطقه کار کردم، ما دنبال آن بودیم که اتفاقی در منطقه بیفتد؛ ما لازم نیست طرح گردشگری راه بیاندازیم! من الان از رودخانه رد شدم و واقعا متأسف شدم!!!

در کجای دنیا دانشگاه و زمین مردم را تصاحب می‌کنند و درخت چندین ساله را قطع می‌کنند و جای آن مسکن مهر می‌سازند!!! حتی به حرف امام جمعه گوش ندادند!!!

شهرک خودرو سازی رودهن اگر پا گرفته بود، ما یک بیکار در منطقه نداشتیم!

آقایان در این چند سال کدام طرح ساده، (ابر پروژه و ملی پیشکش) برای این مردم انجام دادید! شما جز فرصت سوزی چه کردید!!!

شأن ما نماینده‌ای است که بیشترین رأی را گرفته و فقط در جلسات مجلس، غیبت و تأخیر داشته؟!!

حاج قاسم میرزایی را وزرا می پرستند؛ میرزایی بهترین رفاقت با دولت مردان را دارد و او را می شناسند و به او دل داده‌اند!

میرزایی رأی می آورد من هم کارمند او هستم و او هم سال‌ها با من می‌ماند و در خدمت شما هستیم.

خانزادی گفت و تکبیر بود و صلوات حامیان


مهندس الویری و حاج اصغر آقای نوروزی هم به صحنه آمدند...

مهندس الویری:

اگر به دلخواهتان رأی ندهید، کسی که باب میلتان نیست رأی می آورد!

تنها و تنها کسی که می تواند این شهر را بسازد مهندس میرزایی است!

مهندس میرزایی:

درودو سلام بر سید و سالار اصلاحات ابا عبدالله الحسین...

ثمره و سالار آزادی را امام ورق زد و تبلور آن شد قانون اساسی! قانون اساسی به دست خبرگانی که اهالی زندان و شکنجه ستم شاهی هستند متجلی شد! و در مردم سالاری شکوفا شد!

اما امروز چه روزی است؟؟ روزی که داور و مربی و رختکن و زمین و بازیکن و ذخیره و... همه و همه در خدمت...

این روزها بارها به من تذکر داده شد که: درست صحبت کن! یعنی دردها رو نگو...

نگو! نگو! که من شعار بدهم و شما بگویید پرسپولیس! (یکی از جمع گفت استقلال! اما مهندس فیروزه ای ما باز هم گفت پرسپولیس)!

مهندس فیروزه ای از برجام گفت...
از عهد همدلی...
مهندس دردمند حرف می‌زند...

یارانه دادیم... سهام عدالت ورچیده و پولهای باد آورده!

مهندس گفت: من الان که هیچ نیستم کدام شعار را بدهم؟ من که هنوز نرفتم داخل کمیسیون وعده فلان و فلان بدهم؟! حق این مردم چه شد؟؟؟

طرح ملی را چه کردیم!!!؟

در صدای مهندس بغض و درد موج می زد اما امیدوار بود...

اصول اصلاحات اخلاق است...

من بی صداقتی نخواهم کرد! من بدعهدی نخواهم کرد! من بی وفایی نخواهم کرد! من یار ستمدیدگان خواهم بود!

دکتر خانزادی درس زیبایی داد: ما نوکر این مردم هستیم! وظیفه ما خدمت است...

مردم خوب می فهمند خوب و بد را

هستم اگر می روم گر نروم نیستم...