مهندس میرزایی در گفتگو با خبرگزاری خانه ملت : اگر بخواهیم پارلمان قوی داشته باشیم باید حزب قوی داشته باشیم. اگر حزب قوی داشته باشیم باید تشکل و سندیکا و اتحادیه قوی داشته باشیم. این نکته مغفول مانده و همیشه توی سر احزاب و تشکلها زدهایم.
از جلسههای کمیسیون ماده 10 احزاب چه خبر؟ در کمیسیون ماده 10 احزاب بخشی از تطبیق احزاب اساسنامه و مرامنامه چارچوبهای حزبی با قانون جدید را در دستور کار داشتیم. قانونی که آخر سال 95 ابلاغ شده و بر اساس آن احزاب موظفاند بتوانند خودشان را با برخی بندهای آن تطبیق دهند. در قانون ششماه پیشبینی شده بود و برایناساس اواسط 14 خرداد مهلت تمام میشود. تا به اینجای کار از 245 حزب فقط 60 حزب این کار را کردهاند و تطبیق دادهاند. برای اینکه بتوانیم فرصت را برای باقی احزاب نیز به وجود آوریم چند روز پیش جلسه مفصلی داشتیم و اعضای خانه احزاب هم آمده بودند. از داخل مفاد آن به این نتیجه رسیدیم که اگر فعالان حزبی تا 14 خرداد گزارش بدهند که در چه مرحلهای هستند ،این به معنای شروع مراحل تطبیق است. اگر آنها هم گامی پیش بگذارند و اساسنامه و مرامنامهشان را ارائه کنند ما میتوانیم با اینها تعامل کنیم و جلو برویم.
قوانین مرتبط با احزاب مصوب مجلس همیشه نقدهای فراوانی بهدنبال داشته است. مجلس دهم چطور میتواند به توسعه تحزب در ایران کمک کند؟ قانون احزاب در مجلس قبل تصویب شد. با گرفتاری آنچنانی و با شرایط حاد و سخت آن موقع. ما بعد از جریانهای دیماه تمام دبیران کل احزاب را دعوت کردیم تا به اتفاق کمیسیون شورا و وزارت کشور و با میزبانی دفتر مطالعات و پژوهشها و افراد چپ و راست و اعتدالی به یک کمیته ترکیبی از آرای مختلف برسیم. به همراه معاونت سیاسی وزارت کشور، مجلس و با محوریت کمیسیون ماده 10 احزاب، کار را شروع کردیم و امیدواریم قانون احزاب شستهورفتهای داشته باشیم. بنا داریم طرح نهایی را به اهل فن ارائه کنیم و نظر آنها را جویا شویم. فکر میکنم هفته آینده طرح نهایی شود و در کمیسیون احزاب و شوراهای مجلس بررسی شود.
به ناآرامیهای دی ماه 96 اشاره کردید. فکر میکنید احزاب آن موقع میتوانستند نقش سوپاپ اطمینان را بازی کنند؟ نه سوپاپ اطمینان، بلکه به عنوان فاکتورهای اصلی در جریان و حوادث سیاسی کشور اقدام کنند. اگر بخواهیم پارلمان قوی داشته باشیم باید حزب قوی داشته باشیم. اگر حزب قوی داشته باشیم باید تشکل و سندیکا و اتحادیه قوی داشته باشیم. این نکته مغفول مانده و همیشه توی سر احزاب و تشکلها زدهایم. احکام مختلف برای آنها صادر کردیم. بنا بوده یارانه به آنها بدهیم -کاری که همه کشورها میکنند- این کار را هم نکردهایم.
خب رئیس مجلس دهم هم پیشینه حزبی ندارد. چطور میخواهید امیدوار به تحزبگرایی باشید؟ آیا در جریانهای اصولگرا هم میلی به تحزبگرایی هست؟ بعد از اینکه بهعنوان عضو کمیسیون ماده 10 احزاب انتخاب شدم، خدمت آقای لاریجانی رسیدم. ایشان شدیدا به کار حزبی و شکلگیری احزاب اعتقاد دارند؛ اما متأسفانه هرکسی که به قدرت رسید، اعلام میکند که عضو هیچ حزب و گروهی نیست و از تحزب تبری میجوید. این مسئله خودش از فاکتورهای سرکوب احزاب در ایران بوده است. حالا بیخ گوش ما در انتخابات عراق افراد نمیتوانستند بدون تأیید چند حزب در انتخابات ثبتنام کنند. در همین کشورهای خاورمیانه هم سازوکارهایی دیدهاند تا احزاب پا بگیرند. خب اگر حزب پا نگیرد، همین داستان تکراری را داریم که افراد مدام خط عوض میکنند و هر جایی، موضعی میگیرند و گاهی آسیب جدی به کشور وارد میکنند و بعد هم هیچکس پاسخگو نیست. هزینه نداشتن حزب را هم سرآخر مردم میپردازند.
خب حزب آبادگران آن روزها به نحوی تشکیلات پشتیبان آقای احمدینژاد بود. آن هم تشکلی بود که سر جریان انتخابات شکل گرفت و ریشهای نبود. ما اصلا تشکیلات خیلی قوی نداریم. البته مواردی بوده؛ حزب کارگزاران، مشارکت و مؤتلفه و راه ملت را داریم. چهار حزبی که محکم آمدهاند و ایستادگی کردهاند. خوب است زادوولد احزاب ما فقط زمان انتخابات نباشد.
معدل حزبگرایی در ایران در مقایسه با منطقه خاورمیانه را چطور ارزیابی میکنید؟ خیلی پایین.
مثلا با کجاها مقایسه میکنید؟ از ترکیه و عراق قطعا پایینتر هستیم؛ اما در مقایسه با بسیاری کشورهای عربی خب اصلا مقایسه معنا ندارد؛ چراکه آنها پارلمان نداشتهاند؛ یا سلطان داشتهاند یا خلیفه. از آنها توقعی نیست؛ اما حتی پاکستان تحزب قویتری از ایران دارد.
دلیل عقبماندگی احزاب در ایران چیست؟ قوانین و چارچوبهای تحزب ما شفاف نبوده و بهجای آن در بسیاری جاها محدودکننده بوده.
استانیشدن انتخابات به کجا رسیده؟ کمیتهای روی این مسئله کار میکند. تا حالا شورای نگهبان مخالفت کرده است. بنا داریم نگرانی و مشکلات مد نظر آنها را رفع کنیم تا بتوانیم طرح را جلو ببریم.
نقد شورای نگهبان دقیقا چه بوده؟ میگفتند باید شهرستانها و حوزههای انتخابیه فعال شوند. همه اینها را تجمیع میکنیم. اینکه حتما در شهرستان انتخابات داشته باشیم یا استانها. همین انتخابات استانی میتواند از قضا موجبات و زمینه توسعه حزبی را به وجود بیاورد.
مسئله افزایش تعداد نمایندگان نیز در این طرح مدنظر است؟ بله، طبق برآوردها باید 40 نماینده به تعداد نمایندگان کنونی مجلس اضافه شود.
بار مالی آن چه میشود؟ خب در هر دوره باید تعدادی (حدود 20 نماینده) به نمایندگان مجلس اضافه شود. در دو دوره گذشته این اتفاق نیفتاده. البته این طرح بار مالی دارد و بهتر است دولت این را بیاورد. حالا دنبال این هستیم که نظر هیئت دولت را بگیریم.
یعنی در مجلس یازدهم یکباره 40 کرسی اضافه خواهد شد؟ به احتمال زیاد.