گفتم: «فردا عملیات است و در گرد و غبار فردا، دوباره سرت کثیف می شود». گفت: «به هر حال میخواهم سرم را بشویم.» گفتم: «مگر میخواهی به تهران بروی؟» گفت: «نه، فردا میخواهم به ملاقات خدا بروم.
شهادت هنر مردان خداست کلمات قاصرند از بیان همه بزرگواریها، عظمت، مهربانی و خلوص مرد حق، مرد جنگ و جهاد، مرد پایداری و استواری، مردی چون کوه، مردی ساده دل و ساده زیست و مردی حق گو و حق جو، یعنی "سردار احمد غلامی" فرمانده دلاور دوران اوج و عظمت لشگر سید الشهداء. بنده با شرمندگی فراوان در برابر روح بزرگ این شهید شاهد سر تعظیم فرود آورده و یاد و خاطرش را گرامی میدارم، خوش به سعادتش چرا که قطعا سر سفره اربابش اقا ابا عبداللهالحسین (ع) میهمان خواهد بود. از سوی دیگر این مصیبت را به خانواده محترم و گرامی آن شهید و همه همرزمان و همراهان و دوستان تسلیت و تعزیت عرض مینمایم و از درگاه خداوند برای روح پر فتوحش علو درجات و برای بازماندگان صبر و اجر جزیل طلب مینمایم. روحش شاد یادش گرامی ارادتمند رفیق جامانده قاسم میرزائی